تأکید صحابه بر ولایت امیرالمؤمنین/ شأن نزول آيه اول سوره معارج چیست؟
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۹۷۵۱۶
به گزارش خبرنگار قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در یادداشت زیر، دکتر جواد علاء المحدثین، عضو هیئت علمی دانشگاه به طور خلاصه، مهمترین نکتهها درباره تأکید خداوند و پیامبر اسلام(ص) بر ولایت امیرالمؤمنین(ع) را به رشته تحریر درآورده است. او در این نوشته یادآور شده است که «در زمان حیات رسول خدا صلىاللهعليهوآله، نزول آیه تبلیغ درباره ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام به حدی شهرت داشته، که صحابه عبارت «علی مولای مؤمنان است» را به صورت جملهای معترضه، در ضمن قرائت آیه بیان میکردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نوشته جواد علاء المحدثین را میخوانید:
الحمد للّه الذى جعلنا من المتمسكين بولاية أمير المؤمنين و الأئمة المعصومين عليهمالسلام
سپاس از آن خدايى است كه ما را از چنگ زنندگان به ولايت امير المؤمنين و ائمه معصومين عليهمالسلام قرار داده است.
غدير خم از بزرگترين اعياد الهى است. پيامبر اكرم فرموده اند: روز غدير خم افضل و بالاترين عيدهاى امت من است. (عوالم ۲۰۸/۱۵) در اهميت اين روز همين بس كه خداوند متعال در توصيف آن فرموده است: «امروز دينتان را كامل كردم، و نعمت خويش را بر شما تمام نمودم و راضى شدم كه اسلام دين شما باشد.» (سوره مائده /۳)
با پيامبر صلىاللهعليهوآله تا غدير خمپيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله در سال دهم هجرت (كه مصادف با آخر عمر شريفشان گرديد) تمامى مسلمانان را از مناطق مختلف براى بهجا آوردن اعمال حج فراخواندند. با سرازير شدن خيل مسلمانان به سوى مكه مكرمه، آنان كه تعدادشان به يكصد و بيست هزار نفر مىرسيد، اعمال حج را از رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرا گرفتند. در ضمن اعمال حج، پيامبر اكرم مكرراً به جايگاه اهل بيت عليهمالسلام و به خصوص امير المؤمنين عليهالسلام اشاره کردند. در خطبهاى در صحراى مِنا پس از آنكه مردم را از اختلاف پس از رحلت خويش برحذر داشتند، فرمودند: «اگر من نباشم على بن ابيطالب در مقابل متخلفين خواهد ايستاد» و نيز حديث شريف ثقلين از آن حضرت صادر شد. (بحار الانوار ۱۱۳/۳۷ و ۲۸۰/۲۱)
در مكه، جبرئيل امين، لقب «امير المؤمنين» را به عنوان لقب اختصاصى على بن ابیطالب از سوى خداوند آورد. پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله با تشكيل مجلسى، دستور دادند تا يكايك اصحاب بر حضرت على عليهالسلام با اين لقب سلام كند. (بحارالانوار ۱۱۱/ ۳۷ و ۱۲۰)
با پايان اعمال حج عليرغم تصور مسلمانان كه فكر مىكردند پيامبر صلىاللهعليهوآله با همه دلبستگی که به مکه و مسجد الحرام دارند، مدتى در مكه خواهند ماند، حضرت به سرعت دستور حركت دادند. در ميان راه مكه و مدينه در غدير خم، دستور الهى بر پيامبر صلىاللهعليهوآله نازل گرديد:«يا أيّها الرسول بلّغ ما أنزل إليك من ربِّك و إن لم تفعل فما بلَّغت رسالته و اللّه يعصمك من الناس(سوره مائده، ۶۴) ؛ اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده (به مردم) برسان و اگر اين كار را نكنى، رسالت الهى را به انجام نرساندهاى و خداوند از مردمان محفوظت خواهد داشت.»
مطلبی شگفت، در برخی تفاسیر مهم اهل سنت، («الدر المنثور» سیوطی، «فتح القدیر» شوکانی، «تفسیر آلوسی» و نیز «شواهد التنزیل» حاکم حسکانی) ذیل آیه بالا از عبدالله ابن مسعود، صحابی مشهور نقل شده: «در زمان رسولخدا صلىاللهعليهوآله این آیه را چنین قرائت میکردیم: ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، [که علی مولای مؤمنان است] برسان که اگر آن را نرسانی، رسالتت را انجام ندادهای.»
معنای سخن ابن مسعود آن است که در زمان حیات رسول خدا صلىاللهعليهوآله، نزول آیه تبلیغ درباره ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام به حدی شهرت داشته که صحابه این مطلب را به صورت جملهای معترضه، در ضمن قرائت آیه بیان میکردهاند. (نه آنکه این عبارت، جزء آیه بوده باشد. دقت کنید)
در پى نزول اين آيه، رسول خدا صلىاللهعليهوآله دستور دادند تا همه كاروانيان در آن محل اجتماع كنند و در همان جا خطابه طولانى غدير توسط حضرت صادر شد. برخى فرازهاى اين سخنرانى كه در معرفى مقام اميرالمؤمنين عليهالسلام مىباشد، چنين است:
اى مردم بدانيد كه خداوند على را ولى و امام شما قرار داده و اطاعت او را بر مهاجران و انصار و كسانى كه به نيكى از آنها پيروى كند، و بر شهرى و روستايى و عجم و عرب و آزاد و مملوك و بزرگ و كوچك و سفيد و سياه واجب ساخته است.- آگاه باشيد كه «اميرالمؤمنين» غير از اين برادرم كسى نيست و پيشوايى مؤمنان پس از من بر كسى جز او روا نمىباشد.
ـ او جانشين من در امتم و بر كسانى است كه به من ايمان آوردهاند و جانشين من در تفسير كتاب خدا است.
ـ خداوند دين شما را به واسطه امامت او كامل گردانيد.
ـ به دستورات او گوش فرا دهيد تا در سلامت بمانيد و از او پيروى كنيد تا هدايت شويد.
ـ اى مردم من «صراط مستقيم» هستم كه خداوند شما را به پيروى آن امر فرموده، آنگاه پس از من، على و پس از او، فرزندانم از نسل او.
ـ من (از سوى خداوند) دستور يافتهام كه از شما در مورد آنچه كه از سوى خداوند راجع به على اميرالمؤمنين و اوصياى پس از او آورده ام بيعت بگيرم و دست شما را بفشارم.
ـ خداوند به من امر كرده كه از زبانهاى شما در مورد آنچه بيان کردم راجع به اميرالمؤمنين و امامانى كه پس از او مىآيند و از من و از او هستند، اقرار زبانى بگيرم و چنانچه خبرتان دادم نسل من از صلب على است.
پس همگى بگوييد: «شنيديم و اطاعت مىكنيم و راضى بوده سر تسليم فرود مىآوريم در مقابل آنچه از سوى پروردگار ما و خودت درباره امامت اماممان على اميرالمؤمنين و امامانى كه از صلب او به دنيا مىآيند، به ما رساندى. بر اين عقيده زندهايم و با آن مىميريم و با آن (در قيامت) محشور مىشويم. تغيير نخواهيم داد و تبديل نمىكنيم و انكار نمىنماييم و ترديد به دل راه نمىدهيم و از اين عقيده بر نمىگرديم و پيمان نمىشكنيم.»
بعد از پايان خطابه، فرشته وحى بر رسول اكرم صلىاللهعليهوآله نازل شد و آيهاى را آورد كه اكنون در ابتداى سوره مائده (آيه سوم) جاى گرفته است. «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم و اخشون اليوم أكملت لكم دينكم و أتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا؛ امروز كافران از دين شما مأيوس شدند، پس از آنان نهراسيد و از من (پروردگار) بترسيد. امروز دين شما را برايتان كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دينتان پسنديدم.»
مراسم بيعت مسلمانان با پيامبر صلىاللهعليهوآله و اميرالمؤمنين عليهالسلام سه روز به طول انجاميد و حتى بانوان با قرار دادن دست خود در ظرف بزرگ آبى كه در سوى ديگر آن در درون خيمه، دست پر صلابت امام عليهالسلام قرار داشت، بيعت خود را اعلام مى کردند.
منافقين كه گروه قابل توجهى را تشكيل مىدادند، در ماجراى غدير و به اراده الهى، نتوانستند نيات پليد خود را آشكار و عملى سازند. اما در ميان جمعيت شبه افكنیهايى نسبت به اقدام پيامبر صلىاللهعليهوآله انجام مىدادند و شخصى به نام «حارث فهرى» را تحريك کردند تا نزد رسول خدا صلىاللهعليهوآله بيايد و عليرغم همه تصريحات حضرت در ضمن خطبه، سؤال كند كه آيا آنچه در مورد على بن ابيطالب گفتى از جانب پروردگار بود يا از جانب خود؟ نبى اكرم صلىاللهعليهوآله در پاسخ فرمودند: «خداوند به من وحى كرده است و واسطه بين من و خدا جبرئيل است و من اعلام كننده پيام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبرى را اعلام نمىكنم.»
حارث كه شدت غضب و غيظ نسبت به اميرالمؤمنين عليهالسلام همه وجودش را گرفته بود، گفت: «خدايا اگر آنچه (حضرت) محمد مىگويد حق و از جانب تو است سنگى از آسمان بر ما ببار و يا عذاب دردناكى بر ما بفرست.»
در پى اين سخن گستاخانه در مقابل ديدگان بهت زده حاضران، سنگى از آسمان بر سر او فرود آمد و هلاكش گرداند. مرحوم علامه امينى در جلد اول الغدير (صفحه ۲۳۹) فهرست دهها منبع از اهل تسنن، كه ماجراى ياد شده را به عنوان شأن نزول آيه اول سوره معارج ياد كردهاند ذكر کرده است. ترجمه آيات اول اين سوره چنين است: «تقاضاكننده اى تقاضاى عذابى كرد كه واقع شد.«اين عذاب مخصوص كافران است، و هيچ كس نمىتواند آن را دفع كند. از سوى خداوند صاحب درجات»
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: غدیر خم عید غدیر ولایت امیرالمؤمنین المؤمنین علیه سوى خداوند رسول خدا صلى پیامبر اکرم پیامبر صلى اکرم صلى اعمال حج دین شما غدیر خم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۹۷۵۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مذاهب اسلامی برای کسب فیض به محضر امام صادق(ع) شرفیاب می شدند/ امام صادق(ع) مورد تأیید تمام مذاهب اسلامی هستند
آیت الله میرزاحسین احمدی فقیه یزدی استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در گفت وگو با خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب امام صادق علیه الاسلام را دارای رابطه قوی با جهان اسلام دانست و اظهار داشت: در بین امامان معصوم صلوات الله علیهم اجمعین، امام صادق علیه السلام در زمانی واقع شدند که برای یک گفت وگوی علمی بعد امام باقر علیه السلام به شکلی شرایط به وجود آمد که هر کدام از علمای سایر مذاهب با مراجعه به حضرت ضمن کسب تکلیف، سؤال علمی خود را مطرح می کردند که این آمد و شدها با واسطه و یا بی واسطه صورت می گرفت.
آیت الله احمدی فقیه یزدی، افزود: ایشان دارای شاگردان متعددی در رشته های گوناگون بودند؛ به خصوص در مباحث علمی و قرآنی و تسلط بر روایات پیغمبر اسلام و امیرالمومنین علیه السلام دارای تبحر بودند، حضرت امام صادق علیه السلام در این موقعیت و جمعیتی که برای کسب علم و دانش آماده شده بودند، رابطه قوی با جهان اسلام داشتند و به خصوص با کسانی که مجاور بودند ارتباط برقرار می کردند و کسب فیض می بردند من جمله اهل سنتی که هنوز استقراء قوی نداشتند و در عین حال نظر حضرت را جامع تر و غالب تر می دانستند و کسانی که به مسجد می آمدند و مسئله خود را خدمت مطرح می کردند ایشان کاملا توضیح می دادند و صحت و غلط بودن را با استنباط به قرآن و روایات پیغمبر اسلام صلوات الله علیه بیان می نمودند.
وی ادامه داد: گاهی برای گرفتن تأییدیه خدمت حضرت شرفیاب می شدند زیرا سخن امام صادق علیه السلام برای آنان مهم بوده است؛ البته در بین مردم، افراد معاندی بودند که تحریک می شدند و با ایجاد ترس و وحشت بین مردم، باعث جلوگیری از مراجعه افراد به منزل امام می شدند اما مردم ایشان را رها نمی کردند و به هر نحوی با واسطه یا بی واسطه خود را به امام می رساندند.
این عالم شیعه، تصریح کرد: سیطره و عظمت علمی حضرت امام صادق علیه السلام آنقدر وسیع شده بود که به اکناف و اطراف منتقل شده بود و همگان همراهی می کردند و می پذیرفتند. دشمنی هایی صورت می گرفت که حضرت نیز کمال تقیه را در مواردی که لازم بود انجام می دادند و هم توصیه به افراد مرتبط می کردند هم خود مراقبت انجام م دادند. می دانید تقیه صحیح را امام از آباء و اجداشان نقل می کنند که در روایت این گونه ذکر شده است؛ حضرت علی بن الحسین علیه السلام می فرمایند: تقیه به این معنا است که روایات ما صعب و مستصعب است غیر از نبی و یا ملک مقرب و یا مؤمنی که "امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ"؛ نمی شود این را به هر کسی رساند.
وی عنوان کرد: این اخبار و احادیث که می رسید، در واقع به این معنا بوده است که علم را نمی توان به هر کسی آموخت زیرا آن علم را باید تقیه کرد و به اهلش آموخت، و این تعلیم به شکل تقیه در زمان امام صاق علیه السلام آنچنان رواج پیدا کرد که هر کسی هرحرفی را به امام نسبت نمی داد، بعد از اینکه مطمئن می شدند بر موازین درستی می باشد این انتساب را مطرح می کردند.
وی در پایان تأکید کرد: به همین جهت شاید بیشترین روایاتی که تاکنون در دست است از امام صادق علیه السلام ثبت و ضبط شده است و به این دلیل که کسانی که در محضر ایشان بودند ثبت و ضبط می کردند. اکنون در آستانه شهادت آن بزرگوار عرض کنم که، کل منابع علمی که از ایشان رسیده در غیر از منابع شیعه است، در مذاهب اسلامی دیگر نیز مشهور و فراوان می باشد.
انتهای پیام/